محسن بهرامگیری
محسن بهرامگیری
محسن بهرامگیری
علیرضا کردبچه - میثم فدائی واحد
سمیه عبدالوند
محسن بهرامگیری
محسن بهرامگیری
محسن بهرامگیری
مسعود طالبیان
محمدرضا فرحی
Lund University
Anamaria Dutceac Segesten
مریم استادزاده
یک کسب و کار برای اینکه بتواند به هدف اصلی خود برسد باید با مدیریت مالی همراه شود. در واقع زمانی که انسانها به تجارت وارد شدند، مفهوم مدیریت مالی شکل گرفت. زمانی که تجارت وارد بخش گستردهتر خود میشود برای موفقیت باید از دانش و مهارت ویژهای که با بهرهگیری از اصول مدیریت مالی تحقق مییابد، استفاده کرد. در شرایطی که یک کسب و کار قصد کنترل هزینهها را داشته باشد پای یک مدیر مالی در میان میآید. ما در این مقاله قصد داریم در مورد مدیریت مالی و مباحث مربوط به آن صحبت کنیم.
یکی از مهارتهای کاربردی در کسب و کارها و حتی در زندگی افراد، مدیریت مالی است برای اینکه توانایی کنترل هزینهها و تعادل بین سود و زیان را داشته باشند. درواقع شخصی که سواد مالی داشته باشد میتواند بین دخل و خرج زندگی خود یک تعادل اصولی ایجاد کند.
در صورتی که این تعادل برقرار شود، فرد میتواند در زندگی یا کسب و کار خود، سود زیادی را به دست آورد. مدیران مالی با بهرهگیری از دانش اقتصادی خود میتوانند در بخشهای مالی یک کسب و کار بهترین تصمیمها را بگیرند و با مهارت پیشبینی خود به اهداف اقتصادی نزدیک شوند. مدیر مالی، اجرای امور مالی را به عهده میگیرد که این امور مالی موارد زیر را شامل میشوند:
مدیران مالی که در سازمانها فعالیت میکنند با استفاده از دانش مالی خود، تصمیم میگیرند که به هر بخش سازمان چه میزان بودجه تعلق بگیرد و یک سیستم مالی هدفمند را اجرا میکنند.
یکی از رشتههای پرطرفدار دانشگاهی، رشته مدیریت مالی است که افراد میتوانند با ادامه دادن، موفق به دریافت مدرک دکتری شوند. افرادی که فارغالتحصیل رشته حسابداری و مدیریت هستند، میتوانند دوره ارشد و دکتری خود را در رشته مدیریت مالی ادامه دهند. در کشور ما این رشته گرایشی ندارد، اما اگر قصد ادامه تحصیل در کشورهای دیگر را دارید، برای مدیریت مالی، گرایشهایی مانند Asset Pricing و موارد دیگر تعریف شده است. همچنین کسانی که مدیریت بازرگانی یا MBA خواندهاند، برای ادامه تحصیل میتوانند رشته مدیریت مالی را انتخاب کنند.
مهمترین دروس پایه و پیشنیازها در رشته مدیریت مالی شامل موارد زیر هستند:
از مهمترین دروس مالی تخصصی این رشته میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
به دلیل اینکه در سالهای اخیر ما شاهد رشد بازار سرمایه بودهایم، شرایط کاری برای فارغالتحصیلان مدیریت مالی بهراحتی فراهمشده است. کسانی که گواهینامه مدیریت مالی را دارند، میتوانند در شرکتهایی که در بازار سرمایه فعالیت دارند، مشغول شوند. ازجمله شرکتهایی که این افراد میتوانند در آنها مشغول به کار شوند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کارگزاری
سبد گردانی
شرکتهای بیمه
شرکتهای سرمایهگذاری
شرکتهای مشاوره مالی
فارغالتحصیلان مدیریت مالی که مهارتهای نرمافزاری و برنامهنویسی داشته باشند، میتوانند در شغل خود حرفهایتر عمل کنند و به جایگاههای بالاتری در سازمانها بزرگ دست پیدا کنند.
با تکیه بر این روشها مدیران مالی از طرق مختلف به شرکتهای خود کمک میکنند، از جمله:
فارغ التحصیلان این رشته با تسلط به مباحث تئوری مدیریت مالی در حوزههای مختلفی همچون سرمایهگذاری و بانکداری و بیمه و مدیریت ریسک و مهندسی مالی (ارایه روشهای نوین مالی) تأمین مالی و اعتباری و …
میتواند در پستهای مرتبط سازمانی ازجمله معاونت مالی (در مفهوم جدید آن) و معاونت سرمایهگذاری و تأمین مالی اعتبارات مالی در بانکها و ارزیابی اقتصادی پروژهها و شرکتهای سرمایهگذاری و بورس اوراق بهادار و غیره مشغول بکار شوند. این رشته در حال حاضر دارای آینده شغلی بسیار مناسبی میباشد.
مدیر مالی در هر سازمان سه وظیفه اصلی دارد که وظایف دیگر حول این سه وظیفه میگردند.
ترکیب بهینه سه مورد گفته شده در صورتی که همسو با هدف سازمان انجام شوند منجر به حداکثر کردن ارزش شرکت و در نتیجه حداکثر کردن ثروت سهامداران میشود، همان هدفی که مدیریت مالی به دنبال دستیابی به آن است.
امور مالی را میتوان به دو حوزه تقسیم کرد:
مدیریت مالی مطالعه روشهایی است که مدیران از طریق آن سرمایه میگیرند، سرمایه در گردش را مدیریت میکنند و بودجه را به سرمایه گذاریهای طولانی مدت اختصاص میدهند. هر شرکت هرچند کوچک، برای مدیریت وجوه به شخصی احتیاج دارد. یک مدیر از اطلاعات مالی برای ارزیابی استراتژیهای شرکت و ارزیابی اینکه آیا شرکت به اهداف خود میرسد استفاده میکند.
بازارهای مالی و موسسات، مطالعه بازارهای پول ( کوتاه مدت) و بازارهای سرمایه ( بلند مدت و حقوق صاحبان سهام) است. باید به نحوه رفتار تجار مالی در بازار جهانی توجه شود.
سرمایه گذاری مطالعه تکنیکهایی است که افراد برای مدیریت اوراق بهادار و تهیه برنامه ریزی مالی استفاده میکنند.
یک مدیر امور مالی قرار است نیازهای مالی شرکت را برآورده کند. برای این منظور، او باید نیازهای مالی مهم که باعث نگرانی میشود را تعیین کند. مثلا بودجه برای تأمین هزینههای تبلیغاتی ، نیازهای سرمایه ثابت و در گردش مورد نیاز است. نیاز داراییهای ثابت به نوع صنعت مربوط میشود.
نیازهای سرمایه در گردش ممکن است با دریافت اعتبار نقدی یا تسهیلات اضافه برداشت از بانکهای تجاری تأمین شود. یک مدیر امور مالی باید در مراجعه به منابع مختلف بسیار محتاط باشد. شرایط و ضوابط بانکها ممکن است مناسب نباشد، یک نگرانی کوچک ممکن است مشکلاتی را برای جمع آوری سرمایه برای نیاز به اوراق بهادار ایجاد کند برای همین انتخاب منبع مناسب در سودآوری تأثیر زیادی خواهد گذاشت برای همین این انتخاب باید با احتیاط زیادی انجام شود.
هدف آن عملی ساختن یک برنامه تجاری و سپس اطمینان از ادامه مسیر در همه بخش ها است. مدیریت جامع مالی CFO معاون مالی را قادر میسازد داده هایی را فراهم کند که از ایجاد یک چشم انداز دوربرد پشتیبانی میکند، تصمیمات را درباره مکان سرمایه گذاری اطلاع میدهد و از نحوه تأمین اعتبار آن سرمایه گذاریها، نقدینگی، سودآوری و... اطلاعات بیشتری کسب میکند.
مدیریت جامع مالی پایه و اساس دو رکن حاکمیت مالی را فراهم میکند:
مواردی که شرکت برای دستیابی به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود باید اتفاق بیفتد. به عنوان مثال مدیران برای برنامه ریزی سناریو نیاز به عملکرد فعلی دارند.
کمک به مدیران مشاغل با ارائه گزارشهای مالی و داده های به روز در مورد KPI های مربوطه ، بهترین روش برای اجرای برنامهها را تعیین میکنند.
فعالیتهای یک مدیر مالی در حول برنامه ریزی و پیش بینی و کنترل هزینهها میچرخد.
عملکرد FP&A شامل صدور بیانیههای P&L ، تجزیه و تحلیل اینکه کدام خطوط یا خدمات بیشترین سود را دارند یا بیشترین سود را در سودآوری خالص دارند، حفظ بودجه و پیش بینی عملکرد مالی آینده شرکت و برنامه ریزی سناریو است
مدیر مالی باید اطمینان پیدا کند که پول کافی برای انجام کارهای روزمره، مانند پرداخت حقوق کارگران و خرید مواد اولیه برای تولید، در دسترس است. این امر شامل نظارت بر دارایی با روشی به نام مدیریت است.
عملکردها را میتوان به سه نوع گسترده تر تقسیم کرد:
مربوط به شناسایی مواردی است که شرکت برای دستیابی به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود باید اتفاق بیفتد. برای رشد سرمایه، صندوقهای سرمایه ای کجا باید هزینه شوند؟
تعیین نحوه پرداخت و یا رشد سرمایهها، اگر نرخ بهره کم باشد گرفتن بدهی میتواند بهترین کار ممکن باشد. یک شرکت ممکن است به دنبال بودجه از یک شرکت سهامی خاص باشد، باید فروش داراییهایی مانند املاک و مستغلات یا در صورت لزوم فروش حقوق صاحبان سهام را در نظر بگیرد.
همانطور که در بالا گفته شد مدیریت سرمایه در گردش، اطمینان از وجود پول نقد کافی برای کارهای روزمره ، مانند پرداخت حقوق کارگران و خرید مواد اولیه برای تولید است.
مدیر عامل یک شرکت خمیردندان میخواهد یک محصول جدید معرفی کند: مسواک. وی از تیم خود میخواهد هزینه تولید مسواک و مدیر مالی را برای تعیین محل تأمین اعتبارات مثلاً وام بانکی تخمین بزند.
مدیر مالی آن وجوه را به دست میآورد و اطمینان پیدا میکند که آنها برای تولید مسواک به مقرون به صرفه ترین روش ممکن اختصاص یافتهاند با فرض فروش خوب مسواکها، مدیر مالی داده ها را جمع آوری می کند تا به تیم مدیریت کمک کند تصمیم بگیرد سود خود را برای تولید مسواک بیشتر اختصاص دهد، یک خط تولید دهان شویه بزند، به سهامداران سود سهام بدهد یا اقدامات دیگری انجام دهد.
مدیریت مالی یکی از شاخه های اصلی آن برنامه ریزی است که یکی از مسائل مهم در این فعالیت است
مدیر مالی پیش بینی میکند که شرکت برای حفظ جریان نقدینگی مثبت، اختصاص بودجه برای رشد یا افزودن محصولات یا خدمات جدید و کنار آمدن با حوادث غیرمترقبه، چه مقدار پول به شرکت نیاز خواهد داشت و این اطلاعات را با همکاران تجاری خود به اشتراک میگذارد.
برنامه ریزی ممکن است به دستههایی شامل هزینههای سرمایه ای، تحقیق و توسعه و نیروی کار و هزینههای غیرمستقیم و عملیاتی تقسیم شود.
مدیر مالی بودجه موجود شرکت را برای تأمین هزینهها از جمله وامهای رهنی یا اجاره، حقوق، مواد اولیه، T&E کارمندان و سایر تعهدات اختصاص میدهد.
شرکتها به طور کلی بودجه اصلی دارند و ممکن است دارای اسناد فرعی جداگانهای باشند که برای مثال گردش پول و عملیات را پوشش میدهند. بودجه ممکن است ثابت یا گردشی باشد.
مدیریت پول اصطلاحی است که شامل کل خدمات و راه حلهایی در صنعت سرمایه گذاری است.
در بازار، مصرف کنندگان به طیف گسترده ای از منابع و برنامهها دسترسی دارند که به آنها امکان میدهد تقریباً همه جنبههای مالی شخصی خود را مدیریت کنند.
همانطور که سرمایه گذاران ارزش خالص داراییهای خود را افزایش میدهند، به همان اندازه هم به دنبال خدمات مشاوران مالی برای مدیریت حرفه ای پول هستند.
مشاوران مالی معمولاً با خدمات بانکی خصوصی و کارگزاری در ارتباط هستند و از برنامههای جامع مدیریت پول پشتیبانی می کنند که می تواند شامل برنامه ریزی بازنشستگی و موارد دیگر باشد.
رشته مدیریت مالی امروزه تا مقطع دکتری و با همین عنوان در دانشگاهها ارائه شده و گرایش دیگری ندارد. در مقاطع دکترا و ارشد، اکثر داوطلبان این رشته را فارغالتحصیلان حسابداری و تشکیل میدهند.
البته این رشته در بقیه کشورهای خارجی کمی متفاوت تر است. این حوزه بیشتر با نام Finance شناخته شده است، یکی از معروفترین رشتهها و گرایشهای بسیار متفاوت مانند Corporate Finance و Quantitative Finance و Asset Pricing را دارد.
ادامه تحصیل در این رشتهها هزینههای بسیار بالاتری نسبت به میانگین باقی رشتهها دارد، اما بازار کار زیاد و درآمد بالا از علل محبوب بودن آن است.
تفاوت بین این دو رشته چندان زیاد نیست. مهندسی مالی شامل طراحی، توسعه در ابزار و سیستمهای مالی و همینطور راه حلهای جالب برای حل مشكلات و كاهش ریسك در جهت افزایش ارزش شركت ها است.
در واقع رشته مهندسی مالی را می توان تركیبی از علوم زیر به حساب آورد.
ریاضی مالی- ریاضی كاربردی- علوم كامپیوتر- فن آوری اطلاعات- دادههای مالی- محاسبات رایانه ای مالی- مدیریت مالی و مخاطره(ریسك)، همگی از موارد مهم دانش آموختگان این رشته است. و میتوان به توانایی آنها در درك همزمان مفاهیم صنعتی و مفاهیم مالی (با توجه تحصیلات دوره كارشناسی آنها) اشاره کرد.
درآمد مدیر مالی براساس موقعیت و نوع شغل متفاوت است. اما مطابق اداره کار، متوسط درآمد مدیران مالی در انواع مشاغل و سازمانهای دولتی برابر با ۸ میلیون تومان بوده است. 25 درصد مدیران مالی کشور حداقل ۱۲ میلیون تومان در ماه درآمد کسب میکنند در حالی که بعضی دیگر دستمزد ماهانه کمتر از ۸ میلیون تومان دارند.
درآمد یک مدیر مالی میتواند بر اساس بخشی از کشوری که در آن کار میکند تفاوت چشمگیری داشته باشد. طبق گزارش BLS، مدیران مالی در نیویورک با بیشترین دستمزد سالانه 163،620 دلار از مه 2011 ، بیشترین حقوق را داشتند. مدیران مالی در مشاغل دولتی سالانه 103،650 دلار دستمزد متوسط میگرفتند، در حالی که افرادی در رود آیلند كار می كردند 126،260 دلار درآمد داشتند. مدیران مالی مستقر در نیومکزیکو متوسط دستمزد 93،870 دلار در سال را دریافت کردند.
مدیران مالی در سازمانها و شرکتهای متفاوتی مثل بانکها، دفاتربیمه، سازمانهای دولتی و شرکتهای خصوصی فعالیت می کنند و هر کدام نقش و وظیفه مهمی را دارند. میتوان گفت تمامی شرکتها به منظور رشد و بقا خود به مدیریت مالی درست و صحیح و با برنامه نیاز دارند.
یعنی افزایش سود و افزایش داراییهای شرکت. در شرکتهای کوچک تر این نقش مهم بر عهده مدیر عامل و حسابدار شرکت است و در شرکتهای بزرگتر که بخش مالی مجزایی دارد این وظیفه بر عهده مدیر مالی است.
به صورت کلی با پیشرفت و توسعه بخش خصوصی در ایران و همینطور کمتر شدن اتکای دولت به درآمدهای نفتی در سالهای پیش رو، پیش بینی میشود توجه اکثر شرکتها به مدیران مالی بیش از پیش نیاز داشته باشند و تقاضای بازار هم برای استفاده از خدمات تخصصی بیشتر افزایش پیدا کند. اما متاسفانه اطلاعات و آمار دقیقی در این حوزه وجود ندارد.
آمریکا – در پیش بینیهای اخیر صورت گرفته و بررسیهای انجام شده میزان استخدام مدیران مالی بین سالهای ۲۰۱۰تا ۲۰۲۰، به اندازه ۹% رشد داشته است. این در حالی است که متوسط این رشد برای همه مشاغل ۱۴% است.
استرالیا در مدت زمان ۵سال قبل، میزان استخدام مدیران مالی برای شرکتها و دفاتر بیمه ۸.۲ درصد رشد داشته و همینطور برای سالهای آتی هم رشد متوسطی پیش بینی شده است.
یک کنترل کننده علاوه بر پیش بینی آینده مالی آن کارکردهای مالی روزمره یک سازمان را نیز هدایت میکند. علاوه بر مدیریت جریان وجوه نقد، نظارت بر بودجه، تهیه صورتهای مالی و ارائه گزارشهای مورد نیاز به سازمانهای نظارتی، معمولاً از یک كنترل كننده خواسته میشود كه تصمیمات كوتاه مدت و بلند مدت تجارت را در اختیار مدیرعامل قرار دهد.
یک مدیر بیمه به عنوان مدیر ریسک پذیر نیز شناخته میشود، سلامت مالی یک سازمان را با توجه به مسئولیت و احتمال خسارت آن ارزیابی میکند، همچنین بر بیمه نامههای آن و معاملات مربوط به بیمه نظارت میکند. از یک مدیر بیمه انتظار می رود تجزیه و تحلیل تصمیمات تجاری را ارائه دهد، در جریان مقررات قرار گیرد و در مورد دعاوی احتمالی مشاوره دهد.
مدیران مالی در موسسات مالی مانند بانک های تجاری و اتحادیه های اعتباری، بر خدماتی که بانک ها به مشتریان خود ارائه میدهند نظارت میکنند. مسئولیتها شامل تصویب وام، صدور وام مسکن، هدایت صندوقهای سرمایه گذاری، درک مقررات فدرال و مدیریت خدمات بانکی الکترونیکی است. مدیران بانک هم در دفاتر شرکتی و هم در شعب بانک استخدام میشوند.
یک مدیر سرمایه گذاری بازارهای مالی را تجزیه و تحلیل کرده و به سرمایه گذاران فردی و شرکتی در انتخاب اوراق بهادار و دارایی مانند سهام، اوراق قرضه و املاک و مستغلات مشاوره میدهد. مدیر سرمایه گذاری که به عنوان صندوق، دارایی، یا مدیر دارایی نیز شناخته میشود، انتظار میرود که دانش کاملی از بازارهای مالی داخلی، بازارهای مالی جهانی و صندوقهای سرمایه گذاری داشته باشد.
در آغاز مسئولیتهای مدیریت مالی در یک شرکت تازه تاسیس شامل پایبندی به بودجه ای است که با برنامه تجاری همسو باشد، ارزیابی اینکه با سود چه کار کنید و مطمئن شوید که قبضهای شما پرداخت میشود و مشتریان هم سر وقت هزینهها را به شما پرداخت میکنند.
با رشد شرکت و اضافه شدن پیمانکاران یا کارمندان امور مالی و حسابداری، مدیریت مالی پیچیده تر میشود. شما باید مطمئن شوید که حقوق کارمندانتان با کسر دقیق پرداخت میشود. مالیاتها و صورتهای مالی را به درستی ثبت کنید و مراقب خطاها و تقلبها باشید.
همه این موارد به بحث آغازین ما در مورد تعادل استراتژیک و تاکتیکی بازمی گردد. با ساختن یک طرح میتوانید به سوالات بزرگ پاسخ دهید: آیا کالاها و خدمات ما سودآور هستند؟ آیا ما میتوانیم یک محصول جدید را تولید کنیم؟ یا بخش جدیدی را راه اندازی کنیم؟
یا افراد جدیدی استخدام کنیم؟ 12 تا 18 ماه آینده چه چیزی ممکن است برای شرکت اتفاق بیوفتد؟ مدیریت کامل و دقیق مالی، سیستمها و فرایندهای پاسخگویی به این سوالات را فراهم میکند.
مدیر مالی، به عنوان یکی از سمت های ارزشمند و دارای افتخار در اکثر سازمان ها، ادارات و شرکت ها شناخته شده است و همانطور که از این عبارت مشخص است؛ در واقع مسئولیت مدیریت، برنامه ریزی، کنترل و سازماندهی تمامی کار های مربوط به امور مالی بر عهده ی این فرد خواهد بود،که طبیعتا این کار از جزییات و مسئولیت زیادی برخوردار بوده و نیازمند اخذ تخصص، دقت و مهارت و مسئولیت زیادی است. در واقع چنین شخصی به طور مستقل به مدیریت منابع مالی یک حرفه می پردازد و به جرأت می توان گفت که این سمت از مهم ترین و اساسی ترین سمت های هر شغلی است.
به طور خلاصه، مدیر مالی مسئول سلامت مالی در یک سازمان است. او گزارشهای مربوط به مسائل مالی و فعالیتهای سرمایه گذاری مستقیم را تهیه میکند و ضمن بررسی دقیق آنها در راستای اهداف مالی بلند مدت سازمان خود، استراتژی و برنامه های مختلف ارائه میدهد. فعالیت مدیران مالی در شرکتهای مختلف،مثل بانکها و شرکتهای بیمه واضح تر است که اعداد و ارقام در آنها حرف اول را میزنند.
مدیران مالی به هیأت مدیره نیز در تصمیم گیریهایی که در سازمان تاثیرگذار و سودمند هستند و به توانایی تحلیل کردن نیاز دارند، کمک میکنند.
در کنار کار با اعداد و ارقام، مدیران مالی باید به سایر اعضای سازمان خود هم کمک کنند و آموزش دهند تا بتوانند به راحتی از پس گزارشهای پیچیده بربیایند.
همه ی تصمیم گیری های مرتبط با سرمایه گذاری و مسائل مالی بر روی دارایی های ثابت و جاری ( سرمایه ی در گردش ) با نظارت مستقیم مدیر مالی صورت می پذیرد و امکان پذیر است که میزان کیفیت انجام این کار در افزایش یا کاهش یافتن منابع مالی بسیار موثر خواهد بود.
همچنین تصمیم گیری های مرتبط با سود سهام و سود خالص بر گرفته از سود سهامداران آن کسب و کار و سود نیز انباشته، هم بخش مهمی از پروسه ی مدیریت مالی است؛ بنابراین وظیفه ی شخصی که مسئولیت مدیر مالی به او اطلاق می شود بسیار سنگین و حیاتی است؛ زیرا میدانیم که او ناظر بر تمام منابع و امور مالی است.
از جمله مهم ترین دلایل اهدافی هستند که به عنوان وظایف اصلی این سمت هستند که حضور شخصی با چنین تخصصی را در همه ی کسب و کار ها الزامی می نماید. قطعا هر حرفه ای برای ادامه ی فعالیت و ماندگاری در بازار کار نیازمند تأمین و تکثیر بودجه است که بررسی و میزان نیاز در این زمینه باید به طور منظم و مرتب صورت بگیرد. همچنین در هر مجموعه ای لازم است شخصی به عنوان مدیر مالی حضور فعال داشته باشد.
مسئولیت ارائه ی بازده و سود سهام به سهامداران را بر عهده بگیرد و بتواند بر پایه ی یک برنامه ریزی صحیح در خصوص سرمایه و در حین مدیریت آن، تعادل قابل توجهی بین میزان بدهی ها، هزینه ها و حقوق سهام داران برقرار کند.مدیر مالی با تدابیر صحیحی و هوشمندانه ای که می اندیشد؛ خواهد توانست که از منابع مالی یک کسب کار ضمن سود دهی بیشتر به طور بهینه بهره برداری نماید و این همان ویژگی و توانمندی ای است که مدیران ارشد کسب و کار ها به دنبال آن هستند.
برای ارتباط موثرتر با بقیه مدیرهای شرکت و سایر سازمانهای قانونی مثل اداره بیمه، مالیات و شرکتهای حسابرسی
با توجه به سر و کار داشتن مدیران مالی با اعداد و ارقام و اهمیت نقش کنترلی بیشتر در شرکت و همینطور دقت به جزئیات ریز به ریز از مهمترین مهارتهای مورد نیاز برای آنها می باشد.
با توجه به نقش کامپیوتر و نرم افزارهای کامپیوتری در گزارش دهی اطلاعات مالی، امروزه مدیران مالی بدون آگاهی و تسلط در این زمینه نمیتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند.
برای مدیریت، سازماندهی مناسبترکارکنان بخش مالی انواع شرکتها و همینطور توان ارائه گزارشهای ساختاریافته و هدفمند به مدیریت ارشد شرکت
در سرمایه گذاریهای مشاغل، به خصوص برای شرکتهای دولتی، گزارش دهی و عملکرد سهام تأثیر میگذارد. ممکن است منعکس کننده ریسک مالی مانند بیماری همه گیر به مصرف کننده باشد.
عدم پرداخت به موقع فاکتورهای مشتریان و در نتیجه نداشتن بودجه برای تأمین تعهدات در تجارت، که ممکن است بر اعتبار و ارزیابی تأثیر منفی بگذارد.
تیمهای مالی باید جریان نقدینگی فعلی را پیگیری کنند، نیازهای نقدی آینده را تخمین بزنند و آماده باشند تا در صورت لزوم سرمایه در گردش را آزاد کنند.
ریسک عملیاتی ممکن است شامل خطر حمله سایبری و خرید بیمه امنیت سایبری، برنامههای بهبودی در برابر بلایا و تداوم کسب و کار و اقدامات مدیریت بحران در صورت متهم شدن یک مدیر ارشد به کلاهبرداری باشد.
مدیر مالی رویههایی را درمورد نحوه پردازش و توزیع دادههای مالی تیم مانند فاکتورها، پرداختها و گزارشها با اطمینان و دقت تنظیم میکند. این رویههای کتبی مشخص میکند که چه کسی مسئول تصمیم گیری مالی در شرکت است و چه کسی آن تصمیم گیری را امضا میکند.
فعالیت مدیر مالی به طور کلی تأمین، تخصیص و نظارت و کنترل بر منابع مالی است.
اهداف مدیر مالی عبارتند از:
1. مطمئن بودن از تأمین منظم و کافی و به موقع بودجه های مرتبط.
2. اطمینان از بازده کافی به سهامداران که این امر وابسته به ظرفیت و میزان درآمد، قیمت بازار سهام و انتظار سهامداران نسبت به میزان سهمشان است.
3. اطمینان از این موضوع که از منابع مالی استفاده ی بهینه می شود و به محض آنکه بودجه ی شرکت تأمین شد باید از بیشترین ظرفیت با کمترین هزینه ی ممکن استفاده شود.
4. مطمئن بودن از امنیت سرمایه گذاری، برای مثال بودجه باید در معاملاتی سرمایه گذاری شود که امن است تا بتوان به نرخ بازده مناسب و کافی دست یافت.
5. برنامه ریزی برای تشکیل یک ساختار صحیح سرمایه ،باید یک ترکیب صحیح و منصفانه از سرمایه در نظر گرفت تا تعادل میان بدهی ها و حقوق صاحبان سهام و حقوق دیگر کارکنان حفظ شود.
تا این قسمت از مطالبی که در حال مطالعه ی آن هستید، با کلی ترین وظایف فردی که به عنوان مدیرمالی در این سمت برگزیده می شود، آشنا شده اید، در ادامه نیز با وظایف جزئی بیشتری در کنار شما هستیم.
برآورد هزینه ها و سرمایه جاری از اساسی ترین وظایف مدیر مالی است؛ زیرا این موضوع به طور مستقیم با مقوله ی افزایش سرمایه مرتبط است. در واقع بهتر است بگوییم که مدیرمالی وظیفه دارد که موجبات افزایش درآمد را فراهم سازد و بسیاری از هزینه های جاری را بر اساس سرمایه ی فعلی برآورد نماید و پیش ببرد.
مدیر مالی باید در تصمیم گیری های مالی ، وضعیت در آمد و سوددهی فعلی آن کسب و کار را در نظر بگیرد و سعی کند در شرایط اضطراری صرفا بر پایه ی مهم ترین نیاز ها و برای رفع آنان هزینه کند. توانمندی او در بهینه سازی امور مالی، برای بقای سازمان بسیار مهم و حیاتی است.همچنین از دیگر وظایف او این است که با انجام بررسی ها و تحلیل های لازم، ساختار سرمایه و میزان آن را نیز مشخص نماید.
تعیین میزان منابع مالی، از دیگر وظایف سمت مدیر مالی می باشد. چنین فردی با تسلط بر شرایط آن کسب و کار می تواند تشخیص دهد که برای تأمین بودجه از چه منابعی استفاده کند؛ انتشار سهام و اوراق قرضه، گرفتن وام از بانک ها، استفاده از سپرده های عمومی و … از جمله متداول ترین روش های تأمین این مسئله است که این نیز باید بر اساس شرایط، نوع نیاز ،میزان نیاز و ویژگی های مختص هر منبع مالی انتخاب شود.
واضح است که چنین شغلی در حوزه های مختلف کاری و محیط های مختلف، می تواند شرح وظایف مجزا و متفاوتی داشته باشد. البته بنیان اصلی آن دقیقا با مواردی که تاکنون ذکر شده اند مرتبط است و در مواردی چون مدیریت منابع و میزان مصارف، افزایش سود دهی و بالا رفتن میزان سرمایه، رسیدگی به وضعیت سلامت مالی سایر کارکنان سازمان ها، افزایش حداکثری بازده سرمایهگذاری در کوتاه ترین زمان، کاهش ریسک و فراهم آوردن بستر لازم برای رسیدن به اهداف بلند مدت آن کسب و کار خلاصه می شود. لازم است این نکته را هم خاطر نشان کنیم که مدیر مالی یک عضو بسیار تاثیر گذار در هر مجموعه ای است تا نحوه ی همکاری سایرین در قالب یک تیم و گروه به بهترین شکل ممکن تشکیل شود.
مدرک لیسانس در امور مالی، حسابداری، اقتصاد یا مدیریت مالی، حداقل سطح تحصیلات مورد نیاز برای مدیر مالی شدن است. با این وجود بسیاری از کارفرمایان اکنون به دنبال کاندیداهایی با مدرک کارشناسی ارشد، در امور بازرگانی، امور مالی و یا اقتصاد هستند.
مدیران مالی به طور معمول بهتر است بیش از پنج سال تجربه در زمینه مالی در شرکتهای دیگر داشته باشند.
از آنجایی که این نقش برای حفظ و افزایش سرمایه در شرکتها بسیار مهم و حیاتی است، به همین خاطر کسی که برای این سمت انتخاب میشود باید توانایی مدیریت بخش مالی و دیگر بخشها و ارائه استراتژی صحیح و دقیق و به موقع را داشته باشد.
سیستم مالی از جریان سرمایهای تشکیل شده است که بین افراد (امور مالی شخصی)، دولتها (دارایی عمومی) و مشاغل (امور مالی شرکت ها) صورت میگیرد. پس انداز کنندگان و سرمایه گذاران پولی در دسترس دارند که در صورت استفاده مولد میتوانند سود سهام بدست آورند. افراد شرکتها و دولتها باید از برخی منابع خارجی مانند وام یا اعتبار در صورت کمبود بودجه کافی برای فعالیت پول دریافت کنند.